مقالات

نشست آیا رقصندگان زن ایرانی نیاز به منجی دارن ؟

در نشستی که با حضور خانم هدر رستاوک اکبر زاده در خانه رقص ایران برگزار شد در مورد تفکر و گرایش رایج “تماشاگر منجی” که متاثر از القائات سیاسی،رسانه ای است، در تحلیل و بررسی آثار هنری تولید شده در خاورمیانه و به خصوص آثار هنری ایران صحبت شد.
خانم اکبرزاده با بیست و پنج سال تجربه و سابقه هنری در حوزه رقص،در ابتدای نشست دو سوال مهم را مطرح کردند.

آیا رقصندگان(زن)حقیقتا نیاز به منجی دارند؟
آیا هنرمندان خاورمیانه به راستی برای داشتن فعالیتهای های آزادانه هنری نیاز به امدادگری دارند تا آنها را از محدودیت های اعمال شده از سوی خانواده، دولت و مذهب حاکم برهاند؟
بر اساس گفته های خانم اکبرزاده،پس از حوادث یازده سپتامبر سال ۲۰۰۱،حس بیگانه گریزی و ترسی بی مورد از ملیتهای خاورمیانه در جامعه آمریکا اوج گرفته و از این رو هنرمندان این ملیت ها تلاشی را آغاز کرده تا با به نمایش دراوردن آثار هنری و فرهنگی خود، چهره‌ صلح طلب و دوستانه‌ ملت و فرهنگ خود را برای آرام کردن احساسات غالب و تغییر آنها به تصویر بکشند. این اجراهای صحنه ای و هنری در سبک های متعددی از جمله آثار بومی،محلی،کلاسیک و مدرن به نمایش در می آیند ولیکن فارق از سبک، موضوع و اینکه خالق این آثار در پی به تصویر کشیدن چه مفهومی بوده،بدلیل و تحت تاثیر حجمه های سیاسی و رسانه ای این اجرا ها عموما با نگرش تماشاگر منجی از سوی مخاطب مواجه میشوند. تماشاگران مفاهیم کلیشه ای چون خفقان ،محدودیت و مورد ستم واقع بودن را در این آثار برداشت میکنند علیرغم آنکه خالق آثارممکن است ابدا در پی انتقال چنین مفاهیمی نباشد. نکته قابل تامل این است که در جامعه کنونی آمریکا گروه های متعددی از جمله سرخپوستان با محدودیت های بی شماری برای ارائه آثار خود مواجه هستند و در کمال تعجب هیچ توجه مطبوعات ای به این مسئله نمیشود.به نظر می رسد که سیاست و رسانه با برجسته کردن مفاهیمی چون خفقان و محدودیت در کشورهای خاورمیانه راه را برای اهداف سیاسی از جمله حضور نظامی هموار میکنند. از سوی دیگر،این حقیقت که برخی گروه های هنری برای جذب حمایتهای مالی و توجه بیشتر مخاطبین تعمدا چنین مفاهیمی را چاشنی آثار هنری خود میکنند منجر به تقویت نگرش کلیشه ای تماشاگر منجی در برخورد با آثار هنری خاور میانه شده است.
در پایان نشست، بر این واقعیت تاکید شد که برای تغییر و اصلاح این تفکر غالب و کلیشه ای نیاز به روشنگری ها برای افزایش آگاهی عمومی است و از سوی دیگر هماهنگی و تلاش گروهی هنرمندان برای نیل به این هدف از اهمیت ویژه ای برخوردار است.